دسته بندي : <-PostCategory->
Simona
سیمونا
You’re getting older
داری پیر میشوی
Your journey’s been
ردّ این سفر
Etched on your skin
روی پوستت پیدا است
Simona
سیمونا
Wish I had known that
کاش میدانستم که
What seemed so strong
آنچه روزی قدرتمند به نظر میرسید
Has been and gone
دیگر از بین رفته است
I would call you up every Saturday night
هر شنبه شب به تو زنگ میزدم
And we both stayed out ’til the morning light
و تا خود صبح بیرون میماندیم
And we sang, "Here we go again"
و میخواندیم: «لعنت! باز شروع شد
And though time goes by
و هرچند زمان میگذرد
I will always be
من همیشه در کنارت خواهم بود
In a club with you
در کلوپی
In 1973
در سال 1973
Singing "Here we go again"
و میخوانیم: «لعنت! باز شروع شد
Simona
سیمونا
Wish I was sober
کاش هشیار بودم
So I could see clearly now
تا میتوانستم درست ببینم
The rain has gone
که باران بند آمده است
Simona
سیمونا
I guess it’s over
به گمانم دیگر تمام شد
My memory plays our tune The same old song
من در حافظهام همان ترانه قدیمی را مرور میکنم
همان آهنگ خودمان را
نظرات شما عزیزان: